تفکر انتقادی (Critical Thinking)

تفکر انتقادی (Critical Thinking) یک فرآیند ارزیابی است که از منطق برای تفکیک درست از اشتباه، مستدل و معقول از غیر آن، استفاده می کند.

منطق، علم چگونگی ارزیابی بحث ها و استدلال هاست. در صورتی که به دنبال ارزیابی بهتری از ادعاها، ایده ها و بحث های گوناگون هستید، نیاز به دانستن مبانی علم منطق (ابزار ارزیابی) و تفکر انتقادی (فرآیند ارزیابی) دارید. اهمیت یادگیری و استفاده از این زنجیره در یادگیری، در شکل گیری تصمیمات بهتر و ساختن باورهای صحیح از موضوعات مورد بررسی، متجلی می گردد. بدون داشتن ابزارهای مناسب ذهنی، امید بسیار کمی برای تفکیک دروغ و اشتباه از حقیقت و درستی خواهد بود.

بدون مهارت و ناآگاه

همه اشتباه می کنند، ولی اولین و مهم ترین موضوع توانایی تشخیص اشتباه است. بدبختانه در برخی زمینه ها مانند منطق و تفکر انتقادی، کمتر احتمال دارد فردی که مرتکب اشتباه شده است، پی به اشتباه خود ببرد، و در نتیجه کمتر قادر به اصلاح آن خواهد بود. در مقابل به جای جستجوی اشتباه خود، بیشتر درصدد متهم کردن دیگرانی که بیشتر درباره اشتباه می دانند، هستند. بسیاری از افراد فکر می کنند در این زمینه ها به حد کافی خوب هستند، و نیاز به یادگیری بیشتر ندارند و در نتیجه از بهبود و پیشرفت باز می مانند.

منطق چیست؟

بسیاری از افراد از کلمات «منطق» و «منطقی» بدون آنکه واقعا معنای آن را بدانند، استفاده می کنند.  منطق علم یا مطالعه چگونگی (How) ارزیابی بحث ها و استدلال هاست. بدین معنا که ساختار یک بحث مستدل، عقلانی و صحیح بایستی چگونه شکل بگیرد. لذا منطق به ما کمک می کند که بهتر بیندیشیم و استدلال کنیم.

تفکر انتقادی چیست؟

به زبان ساده، تفکر انتقادی به معنی ارتقای اعتبار و ارزیابی عقلانی بحث و عقیده است. تفکر انتقادی چاره ای برای تفکیک درستی از اشتباه، و عقاید مستدل از غیر آن بوده، و معمولا شامل کشف معایب است.، اما تفکر انتقادی محدود به عیب جویی از ایده ها نیست، و به دنبال ارتقای توانایی تفکر به موضوعات با فاصله انتقادی (Critical Distance) بیشتر نیز هست.

فاصله انتقادی: فاصله بین مطالعه کننده و موضوع مورد مطالعه است که با هدف انتقاد ایجاد می شود. دلیل ایجاد آن جلوگیری از: الف. تاثیر مطالعه کننده بر موضوع مورد مطالعه و ب. تاثیر موضوع بر درک ما، است. وقوع این موارد موجب سوگیری و وقوع اشتباه در نتیجه نهایی می گردد.

ریشه تفکر انتقادی

تفکر انتقادی، منطق پایه است. ایجاد کلاس های آموزشی تفکر انتقادی ریشه در آمریکای شمالی (کشورهای ایالات متحده آمریکا و کانادا) داشته و اکثرا دپارتمان های فلسفه این درس را ارائه می دهند. این کلاس ها غالبا برای دانشجویان در ابتدای مقطع کارشناسی برگزار شده و این درس حداقل شامل مباحث:

- مبانی منطق (Basic Logic)
- تجزیه و تحلیل بحث (Argument Analysis)
- مغالطه (Fallacy)
- استدلال علمی (Scientific Reasoning)
- مهارت های نوشتن (Writing Skills)
- شبه علم (Pseudoscience)
- کاربردهای تفکر انتقادی (مانند تفکر انتقادی و رسانه و ...)
- روانشناسی و مبانی شناختی استدلال، قضاوت و تصمیم گیری انسان (بیشتر منابع این حوزه مربوط به افرادی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش کرده اند)

است. دو زمینه کاربردی که تفکر انتقادی در آنها بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، عبارتند از:

توافق و عدم توافق (مباحثه)

بحث ها در خصوص عدم توافق ها انجام می شود. افراد درباره مواردی که با هم توافق دارند بحث نمی کنند. بحث ها در دو حالت حل نشده، ادامه یافته و در انتها منجر به خصومت و دشمنی می شوند:

- ریشه و عامل عدم توافق معلوم نیست؛
- و یک لایه عمیق تر: بر روی اینکه چه چیزی ریشه و عامل عدم توافق است، اتفاق نظر نباشد.

پروپاگاندا و اقناع

پروپاگاندا به معنای تلاش سازمان یافته و هماهنگ برای متقاعد کردن توده های مردم به پذیرش ایده، باور، دیدگاه و نگرشی خاص است. رایج ترین پروپاگاندا در متن جنگ اتفاق می افتد. در عین حال پروپاگاندا را می توان به تلاش شرکت ها برای وادار کردن مردم به خرید اجناسشان و سایر موارد مشابه اطلاق کرد.

 

منابع آموزشی:

1. Introduction to Logic and Critical Thinking Written by Merrilee H. Salmon From Wadsworth Publishing.

2. Critical Thinking (Tools for Taking Charge of Your Learning & Your Life) Written by Richard Paul, Linda Elder From Prentice Hall.

3. Your Deceptive Mind (A Scientific Guide to Critical Thinking Skills) Written by Steven Novella From The Teaching Company.

4. The 5 Elements of Effective Thinking Written by Edward B. Burger, Michael Starbird From Princeton University Press.

5. Critical Thinking Written by Richard L. Epstein, Michael Rooney From Advanced Reasoning Forum.

6. Learning to Think Things Through (A Guide to Critical Thinking Across the Curriculum) Written by Gerald M. Nosich From Prentice Hall.

7. Critical Thinking (An Introduction to the Basic Skills) Written by Jonathan Lavery, William Hughes, Katheryn Doran From Broadview Press.

8. Critical Thinking Written by Jocko Babin, Ray Manson.

 

9. Thinking, Fast and Slow Written by Daniel Kahneman From Farrar, Straus and Giroux.

10. Predictably Irrational Written by Dan Ariely From Harper Perennial.

11. Mistakes Were Made (but Not by Me) Written by Carol Tavris, Elliot Aronson From Mariner Books.

12. Nudge (Improving Decisions About Health, Wealth, and Happiness) Written by Richard H. Thaler, Cass R. Sunstein From Penguin Books.

 

13. The Demon-Haunted World Written by Carl Sagan, Ann Druyan From Ballantine Books.

داشتن یک ذهن خوب کافی نیست، مهم استفاده خوب از آن است

چرا فلسفه بخوانیم؟

 

دو دلیل اصلی برای مطالعه فلسفه وجود دارد:

1. دلیل اول کنجکاوی: فلسفه با تلاش برای پاسخگویی به دو پرسش شروع می شود.

الف. چه می توانیم بدانیم؟

ب. چگونه باید زندگی کنیم؟

این پرسش ها خود منجر به ایجاد پرسش های دیگری می شوند (مثلا حقیقت چیست؟ و ...)

2. دلیل دوم مهارت های قابل انتقال:

به دلیل اینکه فلسفه به موضوعات مختلف مربوط بوده و روش های آن به صورت گسترده قابل استفاده در سایر فعالیت های فکری است. لذا بسیاری از مهارت ها و توانایی های آموخته شده در فلسفه نه تنها قابل استفاده در دیگر رشته های علمی است، بلکه می توان در سایر فعالیت ها نیز از آنها استفاده کرد.

مهارت های ارتباطی، مهارت های استدلالی انتقادی، و مهارت های حل مسئله با فعالیت در حوزه فلسفه ارتقاء می یابند. این مهارت ها قابل استفاده در بسیاری از رشته ها و پروژه ها هستند. علاوه بر آن فلسفه روش های صحیح تحقیق و تحلیل را آموزش می دهد. ماهیت فلسفه به گونه ای است که به سازماندهی و یکپارچه سازی اطلاعاتی که به طرق مختلف آموخته شده است، نیز کمک می کند.

آموختن فلسفه به تفکر دقیق، واضح و انتقادی و همچنین بکارگیری رویکرد منطقی برای بررسی پرسش ها و مسائل سخت و چالش برانگیز، خوب استدلال کردن و ارزیابی سایر استدلال ها، بحث منطقی، و نگارش موثر کمک می کند.

لازم به ذکر است منطق ابزار مورد استفاده در فلسفه است.

 

برداشت آزاد از Why Study Philosophy و Why Study Philosophy

 

منابع پیشنهادی برای مطالعه:

1. کتاب دنیای سوفی (Sophie's World) نوشته یوستین گاردر (Jostein Gaarder) ترجمه آقای حسن کامشاد از انتشارات نیلوفر.

2. محفل فیلسوفان خاموش (The Dead Philosophers’ Café) نوشته نورا کی. و ویتوریو هوسله (Nora K., Vittorio Hosle) ترجمه آقای کورش صفوی از انتشارات هرمس.

3. کتاب لذات فلسفه (The pleasures of philosophy) نوشته ویل دورانت (Will Durant) ترجمه آقای عباس زریاب خویی از انتشارات علمی و فرهنگی.

4. کتاب تاریخ فلسفه (The Story of Philosophy) نوشته ویل دورانت (Will Durant) ترجمه آقای عباس زریاب خویی از انتشارات علمی و فرهنگی.

5. کتاب تسلی بخشی های فلسفه (The Consolations of Philosophy) نوشته آلن دوباتن (Alain De Botton) ترجمه آقای عرفان ثابتی از انتشارات ققنوس.

6. کتاب تاریخ فلسفه غرب (A History of Western Philosophy) نوشته برتراند راسل (Bertrand Russell) ترجمه آقای نجف دریابندری از انتشارات کتاب پرواز.

7. کتاب فلاسفه بزرگ (The Great Philosophers) نوشته برایان مگی (Bryan Magee) ترجمه آقای عزت الله فولادوند از انتشارات خوارزمی.

8. کتاب مردان اندیشه (Men of Ideas) نوشته برایان مگی (Bryan Magee) ترجمه آقای عزت الله فولادوند از انتشارات طرح نو.

منطق، خطاسنج اندیشه، دانش تحلیل

"منطقی باش"، "منطقی فکر کن"، "حرفت اصلا منطقی نیست"، "منطق نداری"، "بی منطق"، "عشق منطق نمیشناسه" و یا به قول اصلان (با بازی آقای محمود بصیری) در سریال آرایشگاه زیبا با لهجه قزوینی "آدم باید منطق داشته باشه" و ... این حرف ها یا مشابه شون رو خیلی شنیدیم و احتمالا باز هم خواهیم شنید.

خب حالا این منطق چی هست که آدم باید داشته باشه؟

در یک جستجوی ساده اینترنتی می توان تعریفی ساده از منطق به دست آورد. یکی از ساده ترین تعاریف ارائه شده از منطق (به نقل وبگاه رشد که اونهم از منابع دیگه ای استفاده کرده) به قرار زیر هستش.

"فکر انسان پیوسته در معرض خطا و لغزش است و ممکن است در مسیر تفکر و استدلال و استنتاج که بر این اعمال ذهنی آدمی است، به اشتباه بیفتد. پس انسان، برای کشف حقیقت و مصون ماندن از خطای درتفکر، نیازمند و محتاج به یک سلسله اصول و قواعد عام و فراگیر است که او را در همه جا راهنمایی کند و مانع از گمراهی وی در تفکر گردد. مجموع این اصول و قواعد، منطق (logic) نام دارد. منطق به معنی قانون صحیح فکر کردن است و راه و روش صحیح فکر کردن و درست اندیشیدن و نتیجه گیری کردن را می آموزد."

حالا که تعریف منطق معلوم شد، میریم سراغ ربط منطق به این وبلاگ و موضوع "تحول در آموزش"؟

بر اساس تعریف منطق به نظر میرسه حداقل برای "استدلال و نتیجه گیری درست" به یادگیری منطق نیاز داریم. در این صورت یادگیری منطق نه تنها برای دانشجویان، بلکه توسط دانش آموزان هم امری لازم و ضروری محسوب میشه.

آقای لطف الله نبوی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در مصاحبه ای گفتن: "ارسطو اساسا واژه منطق را استفاده نکرد، بلکه از «دانش تحلیل» استفاده می کرده است، هر کسی که می خواهد تحلیل علمی داشته باشد نیازمند دانشی به نام دانش تحلیل است که قرن ها پس از ارسطو به علم منطق (Logic) شهرت یافت. این اولین آسیب شناسی است که خیلی مهم است."

مهندسی هم با تحلیل مسائل و مشکلات، و استدلال و نتیجه گیری سروکار داره. پس قاعدتا مهندسان باید منطق داشته باشن.

لازم به ذکر است که ارسطو اولین فردی هستش که اقدام به استخراج و تدوین این اصول و قواعد ذهنی که بعدها منطق نامیده شده، پرداخته.

در خاتمه این توضیحات که امیدوارم منطقی بوده باشه، منابع زیر جهت یادگیری منطق توصیه میشه.

امید است روزی شاهد گنجانده شدن درس منطق در فهرست دروس عمومی مقطع کارشناسی باشیم.

ادامه نوشته